خلاصه داستان: یک پرستار بخشی از مقاومت در جمهوری چک دهه 1940 است. او کشف می شود و باید جایی برای پنهان شدن پیدا کند. بیماری که او جانش را نجات داد، از یک روستای کوهستانی دورافتاده که زمان در آن 150 سال پیش متوقف شد، موافقت می کند که او را به عنوان او پنهان کند...
خلاصه داستان: یک موش و یک روباه می میرند و خود را در بهشت حیوانات می بینند و بهترین دوستان می شوند. پس از بازگشت به زمین، آنها در نقش های متضاد دوباره متولد می شوند، اما قدرت دوستی از غیرممکن ها پیشی می گیرد.
خلاصه داستان: مردی با یک مارکی اسرارآمیز زندگی می کند و به زودی متقاعد می شود که برای درمان پیشگیرانه وارد یک پناهگاه شود. همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست، و مارکی ممکن است حتی بدتر از آن چیزی باشد که مرد جوان ممکن است پیش از آن داشته باشد...