خلاصه داستان: راننده حامل یک کودک آسیای شرقی است که برای مراسم عجیبی انتخاب شده است. او باید او را در شهر رانندگی کند تا به خانه یک راهب برسد، در حالی که از چندین ماشین برای آوردن کودک فرار می کند.
خلاصه داستان: ایشا نیر جوان و زیبا سه طرفدار دارد - یاش سابهاروال، گاوراو ساکسنا و تاج بهارادواج. همه آنها از پس زمینه های مرفه هستند و حاضرند برای رسیدن به عشق او تلاش کنند اما این به ایشا بستگی دارد ...