خلاصه داستان: در حالی که هکر کامپیوتر لیزبث و روزنامهنگار میکائیل در حال تحقیق درباره یک حلقه قاچاق جنسی هستند، لیزبث متهم به سه قتل میشود که باعث میشود در حالی که میکائیل برای پاک کردن نام خود تلاش میکند، فرار کند.
خلاصه داستان: لیزبث در بیمارستان دوران نقاهت را می گذراند و در انتظار محاکمه برای سه قتل پس از آزادی است. میکائیل باید بی گناهی خود را ثابت کند، اما لیزبث باید مایل باشد که جزئیات تجربیات زشت خود را با دادگاه در میان بگذارد.
خلاصه داستان: پیدا کردن آنچه واقعا مهم است. در مرکز استلا قرار دارد. او همه چیز را تحت کنترل دارد... به جز نیاز دائمی پسر پیش دبستانی اش به توجه، نوسانات خلقی دخترش در نوجوانی و شوهرش که از نظر عاطفی در دسترس نیست. ...
خلاصه داستان: مردی به زندگی خود نگاه می کند و با راز دردناکی دست و پنجه نرم می کند که به مدت 20 سال پنهان کرده است، رازی که تهدید می کند زندگی ای را که برای خود و به زودی همسرش ساخته است، از مسیر خارج کند.
خلاصه داستان: شاهزاده ای شهر خود را ترک می کند و برای انتقام از پدرش به راه می افتد، بدون اینکه متوجه شود پدرش به قتل نرسیده است و در واقع خودکشی می کند و به زودی از یک زن جنگجو حقیقت را در مورد مردمش می فهمد.
خلاصه داستان: چندین قلب تنها در حومه نیمه استانی شهری در دانمارک از یک دوره مبتدی به زبان ایتالیایی به عنوان بستری برای ملاقات با عاشقانه زندگی خود استفاده می کنند.
خلاصه داستان: پال جوانی هنرمند و حساس است. رها شدن توسط دوست دخترش، داگنی، باعث هبوط او به جنون می شود. ما او را در راه او به سوی چیزی که مانند عذاب اجتناب ناپذیر به نظر می رسد دنبال می کنیم. در خانه با پدر و مادرش که بالاخره نمی توانند کنار بیایند،...