خلاصه داستان: بعد از اینکه از ریودوژانیرو به مناطق وحشی آمازون منتقل شدند، این جنگل برای بلو، جول، و سه فرزندشان است. در حالی که بلو تلاش میکند خود را با خود هماهنگ کند، منقار به منقار با نایجل انتقامجو میرود و پدرشوهرش را ملاقات میکند.
خلاصه داستان: ساحل شاعر کرد ایرانی به تازگی از سی سال زندان در ایران آزاد شده است. اکنون تنها چیزی که او را نگه می دارد، فکر یافتن همسرش است که بیش از بیست سال فکر می کند مرده است.
خلاصه داستان: بعد از اینکه از ریودوژانیرو به مناطق وحشی آمازون منتقل شدند، این جنگل برای بلو، جول، و سه فرزندشان است. در حالی که بلو تلاش می کند تا خود را با او هماهنگ کند، منقار به منقار با نایجل انتقام جو می رود و با پدر شوهرش ملاقات می کند.