خلاصه داستان: یتیمی که با دو خاله بی رحم خود زندگی می کند با حشرات انسان نما که در داخل هلوی غول پیکر زندگی می کنند دوست می شود و آنها سفری به شهر نیویورک را آغاز می کنند.
خلاصه داستان: ورلوک در سال 1886 در لندن با همسری زیبا و برادر عقب مانده اش زندگی می کند. او مامور سفارت روسیه است. یک سفیر جدید بیشتر از سال های گذشته از او می خواهد - چیزی با بمب. ورلوک نیز به پلیس اطلاع می دهد.
خلاصه داستان: پادشاه دزدها عروسی علاءالدین و یاسمین را که مدت ها انتظارش را می کشید برهم می زند و به دنبال فحشی می گردد که او را به گنج بزرگتری برساند. هویت واقعی او برای علاءالدین دردسر ایجاد می کند.
خلاصه داستان: دو جنایتکار، کیتس و موزس، زمانی که معلوم می شود کیتس یک پلیس مخفی است، به دوستی خود پایان می دهند. سالها بعد، زمانی که کیتس به عنوان شاهد مأمور حفاظت از موسی میشود، این دو مجبور میشوند با هم کار کنند.
خلاصه داستان: دیک استیل، مامور WD-40 توسط مدیرش مأمور می شود تا از نابود کردن جهان توسط ژنرال شرور رانکور جلوگیری کند. WD-40 معتقد بود که رانکور مرده است و او با مامور داغ KGB ورونیک اوکرینسکی متحد می شود تا Rancor را پیدا کند و نجات دهد ...
خلاصه داستان: تیم سرکش از ناسازگاران هاکی کمی بزرگ میشود و بورسیه تحصیلی برای یک مدرسه آمادگی معتبر دریافت میکند، جایی که آنها در تیم دانشگاهی پوچ شرکت میکنند.
خلاصه داستان: یک پلیس فرانسوی و نامزد خواهر و برادرش در حالی که به دنبال پاسخی برای مرگ برادر دوقلویی بود که هرگز نمی دانست او دارد، توسط ماموران فاسد FBI و مافیای روسی تحت تعقیب قرار می گیرند.