خلاصه داستان: یک راهزن یک مارشال را میدزدد که نقشهای را دیده است که یک رگ طلا را در سرزمینهای هندی نشان میدهد، اما گروههای دیگر نیز به دنبال آن هستند، در حالی که آپاچیها سعی میکنند مکان مخفی را مخفی نگه دارند.
خلاصه داستان: داستان در اروپای مرکزی در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، یک مردهسوز جنون فکر میکند که سوزاندن سوزاندن دردهای زمینی را تسکین میدهد و برای نجات جهان تلاش میکند.
خلاصه داستان: پس از جنگ داخلی، سربازان سابق کنفدراسیون که برای زندگی جدید در مکزیک حرکت می کنند، با سوارکاران سابق اتحادیه که اسب به دولت مکزیک می فروشند، برخورد می کنند، اما آنها باید برای مبارزه با راهزنان و انقلابیون مکزیکی به نیروها بپیوندند.