خلاصه داستان: عوامل یک غول نفتی هنگام کاوش در باتلاقی که برای حفاری مشخص شده است ناپدید می شوند. کلانتر محلی تحقیق می کند و با یک افسانه سمینول روبرو می شود که زندگی می کند: انسان-چیز، یک باتلاق-هیولا درهم ریخته که لمس آن کسانی را که احساس ترس می کنند می سوزاند.