خلاصه داستان: پس از یک تراژدی خانوادگی، سه نسل از خانواده دیتز به خانه در رودخانه زمستان باز می گردند. زندگی لیدیا که هنوز توسط بیتل جویس تسخیر شده است، وقتی دختر نوجوانش، آسترید، به طور تصادفی دریچه ای به Af را باز می کند، زیر و رو می شود.
خلاصه داستان: ارواح یک زوج متوفی توسط خانواده ای غیرقابل تحمل که به خانه آنها نقل مکان کرده اند مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و یک روح بدخواه را استخدام می کنند تا آنها را بیرون کند.
خلاصه داستان: وودی دارکوب پس از بیرون راندن از جنگل باید خانه جدیدی پیدا کند. در کمپ وو هو، او فکر میکند که خانهای برای همیشه پیدا کرده است، اما یک بازرس آزاد است که میخواهد کمپ را تعطیل کند.
خلاصه داستان: پس از یافتن عشق، بریجت جونز این سوال را مطرح می کند که آیا او واقعاً همه چیزهایی را دارد که تا به حال آرزوی داشتن آن را داشته است یا خیر.
خلاصه داستان: مردی که هنوز از دست گروهی از زامبی های نازی فرار می کند، از گروهی از علاقه مندان به زامبی های آمریکایی کمک می گیرد و تکنیک های جدیدی را برای مبارزه با زامبی ها کشف می کند.