خلاصه داستان: هنگامی که کاپیتان پلیس فقید آنها با کارتل های مواد مخدر مرتبط می شود، پلیس های میامی مایک لوری و مارکوس برنت مأموریت خطرناکی را برای پاک کردن نام او آغاز می کنند.
خلاصه داستان: وقتی نوازندگان جوان در یک برنامه مسابقه موسیقی اعتراف می کنند که هرگز نام Angus Scattergood را نشنیده اند، بودی مجبور می شود برای بازگرداندن نام خوب راک Legend به برنامه بپیوندد.
خلاصه داستان: گرو، لوسی، مارگو، ادیت و اگنس به عضوی جدید در خانواده، گرو جونیور، که قصد دارد پدرش را عذاب دهد، خوش آمد میگویند. گرو در ماکسیم لو مال و دوست دخترش والنتینا با یک دشمن جدید روبرو می شود و خانواده مجبور به فرار می شوند.
خلاصه داستان: گرو، مغز متفکر جنایتکار، سه کودک یتیم را به عنوان پیاده قبول می کند تا بزرگترین سرقت تاریخ را انجام دهد. زندگی او زمانی که دختربچه ها بدکار را به عنوان پدر بالقوه خود می بینند، تغییری غیرمنتظره پیدا می کند.
خلاصه داستان: هنگامی که یک جنایتکار جدید به شهر می آید، لیگ ضد شرور تصمیم می گیرد که گرو را استخدام کند تا با او مبارزه کند. در حالی که گرو در ابتدا امتناع می کند، او در نهایت پس از اینکه دستیارش به راه های شیطانی خود باز می گردد، موافقت می کند.
خلاصه داستان: پس از اینکه شیاطین خیالی نویسنده در شهر مدیسون، دلاور آزاد می شوند، یک نوجوان با دختر نویسنده ترسناک جوان بزرگسال، آر. ال استین، همکاری می کند.
خلاصه داستان: دختر جوان پناهنده ای که از خشونت و جنگ فرار می کند، کتابی از شعر شاعر مشهور قرن سیزدهم، مولوی را پیدا می کند. این کتاب به دروازه ای جادویی تبدیل می شود که در آنجا با مولانا جوان در زمانی که او پناهنده بود ملاقات می کند و از جنگ های وحشتناک فرار می کند ...