خلاصه داستان: Maquia، یک نوجوان، متعلق به جامعه Iorph است که اعضای آن می توانند صدها سال زندگی کنند. اما زندگی او زمانی تغییر می کند که شهرک آیورف مورد تهاجم قرار می گیرد و با یک یتیم روبرو می شود.
خلاصه داستان: پس از کشته شدن وحشیانه در ایستگاه مترو، پسر نوجوانی از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که توسط یک کامپیوتر عجیب به نام گانتز دوباره زنده شده است و مجبور می شود با نیروی زیادی از بیگانگان مهاجم در اوزاکا مبارزه کند.
خلاصه داستان: یک دانش آموز دبیرستانی متوجه می شود که یکی از همکلاسی هایش به نام ساکورا یامائوچی از یک بیماری لاعلاج رنج می برد. این راز این دو را به هم نزدیک می کند، زیرا او آخرین لحظات خود را سپری می کند.
خلاصه داستان: زن جوانی در یک مجتمع آپارتمانی در حال پوسیدگی متوجه میشود که همه جا کرمها و پروانهها را میبیند که از سوسکها، حیوانات و انسانها بیرون میآیند، و تصمیم میگیرد تا دریابد که این موضوع چگونه با قتلهایی در سطح شهر مرتبط است.
خلاصه داستان: بشریت، متحدان بیگانه آنها و گودزیلا همگی وارد بازی آخر خود می شوند، زیرا موجود مخرب قدرتمندی که به نام گیدورا (Ghidorah) شناخته می شود به زمین می رسد.
خلاصه داستان: یک زوج بدون فرزند، یک کنده درخت انساننما را بهعنوان نوزادشان از دست میدهند، اما وقتی هیولا زنده میشود و میخواهد به او غذا بدهند، همه چیز از کنترل خارج میشود.
خلاصه داستان: خدمه کشتی جنگی وایت بیس و لباس های متحرک آن پس از اینکه توانستند از حملات زئون چار آزنیبل و گرما زابی جان سالم به در ببرند، با نیروهای زئون (رامبا رال، ما کوبه، تری استارز، بون) در آسیا، اروپا و آتلانت...