خلاصه داستان: گروهی از دوستان با مرگ یکی از آنها در تصادف از هم جدا شدند. بعداً او به عنوان یک روح بازمی گردد که سعی می کند وارد بهشت شود اما برای انجام این کار دوستانش باید به او یک آرزو را برآورده کنند.
خلاصه داستان: مومو 11 ساله پس از مرگ پدرش به همراه مادرش به یک شهر کوچک جزیره ای نقل مکان می کند. هنگامی که او می رسد، او با سه اجنه روبرو می شود که دیگران نمی توانند آنها را ببینند و سعی می کنند به او کمک کنند تا با از دست دادن پدرش و تغییرات در کنار بیاید.
خلاصه داستان: مردی به همراه پسر جوانش در جستجوی کار در شهری به ظاهر متروکه سرگردان می شود. اما پس از کمی بدشانسی، او به جمعیت روح های گمشده شهر می پیوندد.
خلاصه داستان: زاتویچی با آرزوی رسیدن به آرامش، به دهکده قدیمی خود سفر می کند، اما تنها زمانی مشکل پیدا می کند که در یک مثلث عشقی قرار می گیرد و متوجه می شود که آثار قدیمی او را به خانه دنبال کرده اند.
خلاصه داستان: زاتویچی، در حالی که با گروه معمولی گانگسترها مبارزه می کند، با شاگرد شمشیربازی که تیغه او را ساخته است، ملاقات می کند که خبرهای بدی درباره شمشیر مخابره می کند.
خلاصه داستان: موتسوکو نوجوان برای کار به توکیو می آید اما به یک تعمیرگاه می رسد. او با خانواده صاحبش دوست می شود. همسایگان هیرومی، نویسنده چاگاوا و تحسین کننده جونوسوکه در کنار آنها در تکامل توکیو پس از جنگ تلاش می کنند.
خلاصه داستان: هنگامی که یک نیروی تاریک زمین را پس از یک خورشید گرفتگی کامل می پوشاند، نگهبانان ملوان پراکنده باید دوباره متحد شوند تا نور را به جهان بازگردانند.