خلاصه داستان: راج ماشین پدر مردهاش را بازسازی میکند و نام آن را تارزان میگذارد، اما ماشین به شکلی معجزهآسا جان میگیرد. کم کم ماشین شروع به کشتن قاتلان پدر راج می کند.
خلاصه داستان: یک سرگرد ارتش به عنوان دانشجوی کالج مخفی می شود. ماموریت او هم حرفه ای و هم شخصی است: محافظت از دختر ژنرالش در برابر یک مبارز رادیکال و یافتن برادر ناتنی اش.
خلاصه داستان: دو پیر تایمر «خیلی مستقیم» باید یاد بگیرند که چگونه پس از ادعای دروغین وضعیت همجنسگرایانه، به عنوان یک زوج همجنسباز دوست شوند تا از قوانین مالیاتی جدید استفاده کنند.
خلاصه داستان: داستان واقعی غم انگیز دوستان صمیمی استیو درایور و تام دانگ، دو بازیگر فیلم های پورنوی سطح پایین که به دنبال شهرت بودند اما بدنامی به دست آوردند.
خلاصه داستان: بر اساس مطالب تبلیغاتی، این فیلم بر اساس پنج زن است که از هولوکاست جان سالم به در بردند، اما سرنوشت مشابهی داشتند، "اخراج، رنج و محرومیت از دوران کودکی و نوجوانی".
خلاصه داستان: همه تصور می کردند که ساشا و مارکوس با هم به پایان می رسند، به جز ساشا و مارکوس. پس از 15 سال دوباره به هم وصل شدند، این دو شروع به تعجب کردند - شاید؟
خلاصه داستان: لوز، یک راننده تاکسی جوان، خود را به در ورودی یک ایستگاه پلیسی که دارای نور روشن است می کشاند. یک موجود اهریمنی او را تعقیب می کند و مصمم است در نهایت به زنی که دوست دارد نزدیک شود.