خلاصه داستان: استن و اولی سعی میکنند با رفتن مخفیانه به یک بازی پوکر، همسرانشان را فریب دهند، اما در عوض با دو بانوی لاستیک درگیر میشوند که یکی از آنها دوست دختر یک بوکسور حسود است.
خلاصه داستان: پسرها قرارداد می بندند که در یک روز خانه ای بسازند، اما به دلیل سر و صدای زیاد، با بدبختی های زیادی روبرو می شوند و با کارکنان بیمارستان نزدیک به مشکل می افتند.
خلاصه داستان: در مرخصی ساحل از نیروی دریایی، دریانوردان استنلی و الیور میخواهند دو دختر مجرد جذاب را با یک لیوان نوشابه در پارک پذیرایی کنند، اما فقط برای سه نوشابه پول خرد دارند.
خلاصه داستان: پسرها و همسرانشان برای رفتن به پیک نیک یکشنبه آماده می شوند، اما دعوای درونی برنامه های آنها را خراب می کند و یک دشمنی ناگهانی با همسایه همسایه فاجعه را کامل می کند.
خلاصه داستان: استن و اولی که در یک حمله پلیس غرق می شوند، به زندان محکوم می شوند و در یک اردوگاه کار در زندان فرو می روند. فرماندار با همراهی دو فلپر از آنجا بازدید می کند، جایی که این دو نفر به طور تصادفی پودینگ برنج برای مبارزه با غذا درست می کنند.
خلاصه داستان: استنلی و الیور، نوازندگانی که با قطار به سمت نمایشی در پوتسویل میروند، زمانی که در اسکله ماشین خواب خود مستقر شدند، با مشکل مواجه میشوند.
خلاصه داستان: تلاش های استنلی برای درمان سرماخوردگی الیور شامل انداختن سواب روی گلوی دوستش، زدن یک گچ خردل روی کفل او، و باد کردن تشک بادی از جت گاز تا زمانی که الیور به سقف فشار داده شود.