خلاصه داستان: مردی پس از مشاهده جنایتی در شیفت شب خود به عنوان سوئیچ راه آهن در نزدیکی اسکله، کیفی پر از پول پیدا می کند. در حالی که او و خانواده اش استانداردهای زندگی خود را افزایش می دهند، دیگران شروع به جستجوی پرونده ناپدید شده می کنند.
خلاصه داستان: استو یک پلیس کثیف است که به هروئین وابسته است و همه از او بدشان می آید. به دلیل یک تصادف او به کما می رود و فرد بهتری از آن خارج می شود. او از خواب بیدار می شود که می خواهد اوضاع را درست کند.
خلاصه داستان: سایمون مهاجران غیرقانونی را به نیویورک منتقل می کند و آنها را به سرنوشت خود واگذار می کند. او توسط گارد ساحلی کشف می شود و آندرس، یک ملوان جوان، جان او را نجات می دهد. هنگامی که او به یک شاگرد جوان سایمون علاقه پیدا می کند، درگیری شروع می شود.
خلاصه داستان: رابرت کارمایکل، یک نوازنده با استعداد ویولن سل در شهر نیوهون است. او با چندین نوجوان ناخوشایند دیگر ارتباط پیدا می کند و به زودی وسوسه می شود که از مواد مخدر سخت مانند کوکائین و اکستازی استفاده کند.
خلاصه داستان: پنج مرد در یک انبار قفل شده بیدار می شوند بدون اینکه به یاد داشته باشند که چه کسانی هستند. آنها مجبورند برای زنده ماندن بفهمند چه کسی خوب است و چه کسی بد.