خلاصه داستان: پس از یک تراژدی خانوادگی، سه نسل از خانواده دیتز به خانه در رودخانه زمستان باز می گردند. زندگی لیدیا که هنوز توسط بیتل جویس تسخیر شده است، وقتی دختر نوجوانش، آسترید، به طور تصادفی دریچه ای به Af را باز می کند، زیر و رو می شود.
خلاصه داستان: ارواح یک زوج متوفی توسط خانواده ای غیرقابل تحمل که به خانه آنها نقل مکان کرده اند مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و یک روح بدخواه را استخدام می کنند تا آنها را بیرون کند.